به داد بخش تعاون نرسید، باید به عزای اقتصاد ایران نشست/سو داگران به دنبال تاراج تعاون هستند
به داد بخش تعاون نرسید، باید به عزای اقتصاد ایران نشست/سو داگران به دنبال تاراج تعاون هستند

در شرایطی که سوداگران و مفسدین اقتصادی در بدنه بخش تعاون رخنه کرده و به دنبال مصادره و تاراج این بخش مردمی اقتصادی هستند، اگر به داد تعاون نرسیم، در آینده ای نه چندان دور باید به عزای اقتصاد ایران نشست.

به گزارش پایگاه خبری آدلی نیوز، ارکان سه گانه اقتصاد ملی ایران در حالی به عنوان معابر اقتصادی کشور نیل به اهداف عالی و توسعه ای معرفی می شوند که عملاً ارکان اقتصاد غیردولتی یعنی “تعاون و خصوصی” نه به عنوان بازوهای مکمل که به عنوان زنجیره معیوب اقتصاد ملی و تحت سلطه اقتصاد دولتی در عمل مورد توجه و کاربری متولیان اقتصادی کشور تلقی می شوند.

در این بین اقتصاد تعاونی که با قانونی متعالی ولیکن در تعارض با منافع بسیاری از سازمان ها و نهادها و اشخاص ذی نفوذ و ساختاری کاملاً معیوب و عاری از هرگونه نظارت هدفمند و عالی، سعی بر ابراز اندام در سطوح و لایه های مختلف اقتصادی کشور را دارد، عملاً به حیاط خلوت گروهی خاص تا رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی بدل شده است که بیشتر به معبری خوش آب و رنگ تا به دام انداختن و به بیراهه کشیدن خیل کثیر شیفتگان رویکرد تعاونی در فعالیت های اقتصادی و جمعی تبدیل شده است.

برگزاری دوره ای جلسات هیأت مدیره اتحادیه جهانی تعاون (ICA)، نمایشگاه های ملی و بین المللی تا استانی، کنگره جهانی تعاون، اعزام و پذیرش هیأت ها، همایش ها و سمینارها یا هرگونه فعالیت تبلیغی و ترویجی که علی الظاهر با هدف و رنگ و لعاب ترویج و توسعه رویکرد تعاونی و صرف و تحمیل هزینه های سرسام آور و سنگین بر تعاونگران در دستورکار متولیان و مسئولان امر قرار می گیرد، نه تنها طی چهار دهه گذشته دستاوردی برای بخش نداشته که باعث انحراف و به رکود کشیده شدن فعالیت های تعاونی شده است.

شرایط بخش تعاون به حدی بغرنج و نامتعادل، و نامتعارف است که از مجموع بیش از ۷۰ اتحادیه کشوری تعاونی حدود یک سوم غیرفعال، کاغذی یا کیفی، و نیمی از تعداد ۳۱ اتاق استانی نیز با حداقل بضاعت و عملاً با یک یا دو نیرو حیات و هویت دارند.

استفاده ابزاری از اتحادیه های کشوری، اتاق های استانی تا تکیه بر کرسیهای مدیریتی و اجرایی بخش غیردولتی برای گرفتن امتیازهای ویژه به نفع گروهی خاص در بدنه بخش تعاون معمول ترین جریان و بدیهی ترین انحراف سابقه دار است که در بخش تعاون طی دهه های گذشته شاهد ان بوده و هستیم.

در بخش دولتی نیز اوضاع چندان به نفع اقتصاد ملی و تعاونگران نبوده و جریانات سیاستی و مدیریتی به گونه ای اتخاذ و اجرا می شود که عملاً ختم به توسعه عدالت اجتماعی و اقتصادی، بهره وری هدفمند و حداکثری یا حداقلی از قابلیت ها و ظرفیت های بخش، یکپارچگی و تکمیل زنجیره تعاون، احصاء آمار و اطلاعات، شناسایی و معرفی تعاونیهای مؤثر و برتر واقعی، احصاء و هدایت هدفمند و مشخص منابع مالی و اعتباری یا تسهیلاتی، تا اجرای قوانین نیل به تحقق سیاست های توسعه ای بخش، نمی شود.

برخورد قهری با منتقدین، حذف اشخاص دارای ایده، سواد، تجربه و دانش مدیریتی و اجرایی خاص فعالیت های تعاونی، جوان گریزی، قانون گریزی، لابیهای سوء و شبهه ناک با هدف لاپوشانی اعمال خلاف قانون و سوء مدیریت های هزینه زا، عدم نظارت قانونی و عالی بر مجامع، عدم شفافیت های مالی و مدیریتی، مهندسی انتخابات، و …، از اهم معضلات و شاخص ها و ایرادات وارد بر بخش تعاون فعلی است که به نظر می رسد؛ متأسفانه رسیدگی به کم و کاستی ها مطروحه در اولویت دستگاه های ناظر نیست.

اوضاع آماری، اطلاعات، اعتباری و هویتی بخش تعاون به حدی بغرنج است که اگر قرار به ارائه گزارشی مستند و مورد بررسی به نمایندگانی از اتحادیه جهانی یا آسیایی – اقیانوسیه تعاون، فعالان اقتصادی داخلی و بین المللی، برنامه ریزان و سیاستگذاران اقتصادی، مرکز آمار و داده های اقتصادی و …، باشد، چه در بخش دولتی و چه در بخش غیردولتی عملاً امکان این مهم برای متولیان امر فراهم نبوده و نیست.

اما از سویی برخی مدیران دولتی با نفوذ در بدنه بخش غیردولتی از طریق ایجاد و راه اندازی شبکه یا نهادهای شبه دولتی، عنان امور، سیاست ها، فرآیندهای مدیریتی و اجرایی تا هدایت هدفمند اعتبارات و تسهیلات و …، را تحت سلطه و تملک خود درآورده و از آنجا که نهاد ناظر بی طرف و متعهد  و مقید به نظام و مردم مظلوم ایران اسلامی به طور جدی پیگیری این افراد نیست، در هم پوشانی باهم و تحت حمایت سببی و نسبی حداکثر سوء استفاده را داشته و عبارتی یک رکن اقتصادی کشور را در قبضه خود دارند و یک سوم اقتصاد را قربانی سوداگری و زیاده خواهی خود کرده اند.

ارائه گزارش های واهی و غیرواقعی و  آمارهای کاغذی و کاذب با صرف هزینه های بی حساب و کتاب در مواجهه با کنشگران، مطالبه گران و متقدین و دستگاه های ناظر منجر به انحرافات جدی و غیرقابل اغماز در این بخش، باعث هدر رفت بی حد و حساب منابع و ظرفیت ها، بی نتیجه ماندن تکالیف، رسالت و مأموریت های محوله و دلسردی و عدم اعتنا و اعتماد برنامه ریزان و سیاستگذاران و مدیران اجرایی و تصمیم ساز و نقش آفرین در دیگر سازمانها و نهادها به این بخش شده است.

اقتصاد تعاونی به عنوان رکن دوم اقتصاد ملی، و به عنوان حلقه واسط بین اقتصاد های دولتی و خصوصی در صورت اعمال قانون و سیاست های اصولی و هدفمند و هوشمندانه می تواند به مبنای تحول در نظام اقتصادی کشور و ملجأ اشتغال پایدار و کارآفرینی و نشاط و تعالی در جامعه تبدیل شود.

بدیهی است این محقق نشده و نمی شود مگر با ورود نهادهای ناظر اعم از قوه قضائیه، سازمان بازرسی، دادستانی و مجلس شورای اسلامی در امور تعاون از طریق احصاء صلاحیت و پایش هویت و آخرین وضعیت شخصیت های حقیقی و حقوقی بخش تعاون اعم از مدیران، تعاونی ها، اتحادیه ها، اتاق ها تا خانه تکانی و حذف شاخ و برگ های زائد و تحول در این بخش. چرا که چه بسیارند مدیران و مسئولان و متولیانی که در بخش تعاون با حضوری فراقانونی یا غیرقانونی در بخش موجبات به زحمت افتادن و نابودی بخش را سبب و جمعیتی را هزینه رفاه و زیاده خواهی و سوداگری خود کرده و می کنند.

انتهای پیام/

  • نویسنده : غلامرضا محمدی